مرا
به جزیره بکر آغوشت ببر
بگذار به تنهایی در این جزیره زیبا و دلنشین
زندگی کنم
هر روز صبح با نسیم خوشبوی موهایت بیدار شوم
در ساحل رویایی چشمانت قدم بزنم
بر گونه های برآمده و خوش فرمت لم بدهم
از لبانِ سُرخت کام بگیرم
و از چشمه زلال جاری ات بنوشم
گاهی مرا به جنگل انبوه و پیچ در پیج موهایت ببر
و در لا به لای درخت بید مجنونت گم کن
تا در تاریکی شب
آویزان از تار موهایت،
خود را به گردنه زیبای شانه هایت برسانم
و در دشت آرام سینه ات رها شوم
و تا صبح خود را در آتش عشقت گرم کنم
می خواهم برای همیشه،
تنها ساکن این جزیره رویایی باشم
و هر روز در دریای آرام و لطیف اندامت
غرق شوم ...
 

مرا به یک ظهر بی دغدغه
مرا به عمق صدایت
وقت گفتن دوستت دارم
مرا به دریای آبی چشمانت
به ساحل زیبای آغوشت
میهمان کن
مرا مخاطب خاص
مرا میهمان ویژه دلت کن
برچسبها: دلنوشت
تاريخ : دوشنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۰ | 12:40 | نویسنده : seyyed | 

