عاشقانه ای برای تو

❤دلم را دوست دارم....وقتی برای تو تنگ می شود❤ 💙دلت را دوست دارم....وقتی برای من تنگ می شود💙

عاشقانه ای برای تو | احمد شاملو

seyyed
عاشقانه ای برای تو ❤دلم را دوست دارم....وقتی برای تو تنگ می شود❤ 💙دلت را دوست دارم....وقتی برای من تنگ می شود💙

در تاریکی شب...

در تاریکی چشمانت را جُستم
در تاریکی چشم‌هایت را یافتم
و شبم پُرستاره شد.
تو را صدا کردم
در تاریک‌ترین شب‌ها دلم صدایت کرد
و تو با طنینِ صدایم به سویِ من آمدی.
با دست‌هایت برایِ دست‌هایم آواز خواندی
برای چشم‌هایم با چشم‌هایت
برای لب‌هایم با لب‌هایت
با تنت برای تنم آواز خواندی.
من با چشم‌ها و لب‌هایت اُنس گرفتم...

 

 


برچسب‌ها: احمد شاملو

تاريخ : پنجشنبه هجدهم آذر ۱۴۰۰ | 20:1 | نویسنده : seyyed |

راز عشق...

اشک رازی‌ست
لب‌خند رازی‌ست
عشق رازی‌ست
اشک ِ آن شب لب‌خند ِ عشقم بود.
♡♡♡

قصه نیستم که بگوئی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من درد ِ مشترک‌ام

مرا فریاد کن.
♡♡♡
درخت با جنگل سخن می‌گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می‌گویم

نامَت را به من بگو
دستَت را به من بده
حرفَت را به من بگو
قلبَت را به من بده

من ریشه‌های ِ تو را دریافته‌ام
با لبانَت برای ِ همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایَت با دستان ِ من آشناست.
در خلوت ِ روشن با تو گریسته‌ام
برای ِ خاطر ِ زنده‌گان،
و در گورستان ِ تاریک با تو خوانده‌ام
زیباترین ِ سرودها را
زیرا که مرده‌گان ِ این سال
عاشق‌ترین ِ زنده‌گان بوده‌اند.

♡♡♡
دستَت را به من بده
دست‌های ِ تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن می‌گویم
به‌سان ِ ابر که با توفان
به‌سان ِ علف که با صحرا
به‌سان ِ باران که با دریا
به‌سان ِ پرنده که با بهار
به‌سان ِ درخت که با جنگل سخن می‌گوید
زیرا که من
ریشه‌های ِ تو را دریافته‌ام

زیرا که صدای ِ من
با صدای ِ تو آشناست.


برچسب‌ها: احمد شاملو

تاريخ : پنجشنبه ششم آذر ۱۳۹۹ | 16:10 | نویسنده : seyyed |

مرا فریاد کن

نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه لب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت با دستانِ من آشناست.
🍃❤🍃
دستت را به من بده
دست‌های تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن می‌گویم
زیرا که من
ریشه‌های تو را دریافته‌ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.

مرا فریاد کن.


برچسب‌ها: احمد شاملو

تاريخ : دوشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۹ | 12:49 | نویسنده : seyyed |

زیباترین حرفت را بگو

زیباترین حرفت را بگو

شکنجه ی پنهان ِ سکوتت را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگویند

ترانه ای بیهوده می خوانید . ــ

چرا که ترانه ی ما

ترانه ی بی هودگی نیست

چرا که عشق

حرفی بیهوده نیست .

 حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید

بر ماش منتی ست ؛

چرا که عشق

                    خود فرداست

                                        خود همیشه است .


برچسب‌ها: احمد شاملو

تاريخ : دوشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۲ | 14:39 | نویسنده : seyyed |

زبان سخن

آن که می گوید دوستت دارم
خنیاگر غمگینی ست
که آوازش را از دست داده است.
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من.
عشق را
ای کاش زبان سخن بود.

آن که می گوید دوستت دارم
دل اندوهگین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست
هزار ستاره ی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان سخن بود

 

 


برچسب‌ها: احمد شاملو

تاريخ : چهارشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۲ | 19:19 | نویسنده : seyyed |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.